جدول جو
جدول جو

معنی راست قامت - جستجوی لغت در جدول جو

راست قامت
(مَ)
افراخته قد. آخته بالا. آخته قامت. سهی قامت. سهی قد. راست قد. راست بالا. کسی که قامت راست و مستقیم دارد: انصیات، راست قامت شدن بعد از خمیده شدن. (از منتهی الارب). جاریه شاطه، دختر راست قامت. (منتهی الارب). رجوع به راست قد شود
لغت نامه دهخدا
راست قامت
راست بالا
تصویری از راست قامت
تصویر راست قامت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استقامت
تصویر استقامت
ایستادگی کردن، ایستادگی، پایداری، سلامت، تندرستی، راستی، درستی، ثبات، استواری، در ورزش ویژگی هر یک از مسابقاتی که دارای زمان یا مسیر طولانی هستند مثلاً دو استقامت، شنای استقامت، اسکی استقامت، در علم نجوم حرکت بعضی سیارات در جهت توالی بروج
فرهنگ فارسی عمید
دور از خمیدگی، نهایت مستقیم و آخته، بی کجی، در تداول عامه بی پروا، بی اعتنا، آشکار، علنی، و در ترکیبات زیر بدین معانی آید:
- راست راست رفتن و برگشتن، برای انجام دادن کاری سرسری و بدون دقت و اعتنا رفتن و بی نتیجه برگشتن، زیربار کار و زحمتی نرفتن، و رجوع به راست راست گشتن شود،
- راست راست گشتن یا راست راست راه رفتن، ول گشتن، تن بکاری ندادن، بشغل و حرفه و پیشه ای نپرداختن، زیربارکار و زحمتی نرفتن و سربار دیگران شدن، شانه زیربارشغل و پیشه ای خم نکردن، تن به بیکاری و مفتخواری دادن با حالت غرور و تکبر
لغت نامه دهخدا
(پَ مَ)
رجوع به پست شود
لغت نامه دهخدا
آنکه براستی شهره و نامی شده است، آنکه نام او براستی و درستی بر سر زبانهاست، آنکه نام او براستی مشهور و نامور گردیده است:
زبان ترازو که شد راست نام
از آن شد که بیرون نیاید ز کام،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(قَ لَ)
که قلم راست دارد. که خامه از کجی دور دارد. که جز راست ننویسد. نویسنده ای که محاسب درست و متدین باشد. (از آنندراج). کاتب و نویسندۀ راست و درست نویس، و محاسب درست حساب. (ناظم الاطباء) : و فرمود تا بهر ولایتی بیتکچی جلد برود و مجموع آن ملک دیه دیه مفصل بنویسد... و در بند توفیر و تکسیر نباشد... بیتکچیان بر موجب فرموده بولایت رفتند و هرچند مردم تمام معتمد و راست قلم کم یافت شود بقدر امکان کوشیده قوانین ولایات نوشتند و آوردند. (تاریخ غازانی چ انگلستان ص 253)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
دو یا چند کس که سهم و قسمت شان از یک چیز مساوی و برابر باشد:
ندارد ز ما کس ز کس مال بیش
همه راست قسمیم در مال خویش.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از راست قلم
تصویر راست قلم
راستکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پست قامت
تصویر پست قامت
کوته بالا کوتاه قد کوتاه قامت پست قامت پست قد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
پا فشاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
((اِ تِ مَ))
ایستادگی کردن، مقاومت کردن، پایداری، راست ایستادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
پایداری، پایمردی، ایستادگی
فرهنگ واژه فارسی سره
پرتوان، قوی، باعزم، مصمم
متضاد: بی پاشنه، سست عنصر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
Doggedness, Endurance, Fortitude, Perseverance, Tenacity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
ténacité, endurance, fortitude, persévérance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
ketekunan, ketahanan, keteguhan, kegigihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
অধ্যবসায় , সহনশীলতা , দৃঢ়তা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
uvumilivu, ustahimilivu, uthabiti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
inatçılık, dayanıklılık, metinlilik, azim
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
끈기 , 지구력 , 인내
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
根気 , 耐久性 , 勇気 , 忍耐 , 粘り強さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
עמידות , סיבולת , חוסן , הַתְמָדָה , חוֹזֶק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
दृढ़ता , सहनशीलता , धैर्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
наполегливість , витривалість , стійкість , завзятість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
ความพยายาม , ความทนทาน , ความแข็งแกร่ง , ความพากเพียร , ความมุ่งมั่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
doorzettingsvermogen, uithoudingsvermogen, vastberadenheid, volharding, vasthoudendheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
tenacidad, resistencia, fortaleza, perseverancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
tenacia, resistenza, forza d'animo, perseveranza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
tenacidade, resistência, fortaleza, perseverança
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
坚韧 , 耐力 , 毅力
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
upór, wytrzymałość, wytrwałość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
Beharrlichkeit, Ausdauer, Festigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
упорство , выносливость , стойкость , настойчивость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
عزم , استقامت , ثابت قدمی , سخت کوشی
دیکشنری فارسی به اردو